ظهرعاشوراست همه به گرد ضریح سلطان می گردند.همهمه ای برپاست.پدری فرزندش را بر روی دست می گیرد و به ضریح می رساند.عاشوراست و بوی شهادت بر مشام می رسد،شهادتی مظلومانهدر ساعت«14:26»سی ام خرداد1373«ظهر عاشورا» با انفجار بمب در حرم امام رضا(ع)این بار مشهد کربلا و دارشفاء قتلگاه،قتلگاه 26شهیدکه درخون می غلتند انگارخودامام آنها را بدرقه کرده.خبر به سرعت در دنیا می پیچد وتیتر اول روزنامه ها می شود«جنایتی بزرگ در قبال جامعه مسلمین»مردم لباس سیاه بر تن شهرشان می کنند.چهل روز می گذرد امٌا هنوز زخم ها تسکی نیافته و حرم هنوز بوی خون می دهد.کاروانی کوچک از پایگاه شهید شجیعی سبزوار از شهرشان حرکت کرده و پای در مسیر بندگی گذاشتندتا بر روی این غم مرهمی بگذارند و اعتراض خود را به همگان برسانند.کاروان بی حاشیه نیست و تعدادی نا آگاه عاشقان سلطان را ملامت می کنند